مفهوم صفت در زبان انگلیسی
An adjective is a word that describes a noun
صفت کلمه ای است که یک اسم را توصیف می کند.
An adjective is used
after the noun OR later or before the noun it describes in the sentence
در جمله، بعد از اسم از صفت می توان استفاده کرد. همچنین قبل از اسمی که توصیف می کند نیز می توان صفت را آورد. این دو مورد، جایگاه صفت در زبان انگلیسی است.
Some adjectives end in-ful or-less
بعضی صفت ها به ful- یا less- ختم می شوند. مانند:
a colorful painting: یک تابلو رنگارنگ
a beautiful flower: یک گل زیبا
a careful driver: یک راننده با احتیاط
a colorless drawing: یک نقاشی بی رنگ
a homeless person: یک فرد بی خانمان
a careless driver: یک راننده بی احتیاط
Some adjectives end in-y.
بعضی صفت ها به y- ختم می شوند.
a dirty street: یک خیابان کثیف
a sleepy employee: یک کارمند خواب آلود
a sunny day: یک روز آفتابی
Some adjectives end in -ing
بعضی صفت ها به ing- ختم می شوند.
a smiling face : یک صورت خندان
an interesting book: یک کتاب جالب
a caring nurse: یک پرستار دلسوز
Some adjectives end in -ive
بعضی صفت ها به ive- ختم می شوند.
an active child: یک کودک فعال
a creative design: یک طرح مبتکرانه
an expensive bag: یک کیف گران قیمت
Some adjectives end in -ly
بعضی صفت ها به ly- ختم می شوند.
a lonely person: یک فرد تنها
a weekly magazine: یک مجله هفتگی
an elderly man: یک مرد سالخورده
نکته مهم این است که بسیاری از قیدها هم به ly- ختم می شوند و باید صفات و قیدهای شبیه به هم را تشخیص دهید.
Some adjectives end in -able, -al, -en, -ible, -ish or -ous
بعضی صفت ها به ish – ible ، – en – al ، able- یا ous- ختم می شوند.
a childish laugh: یک خنده بچگانه
a comfortable sofa: یک مبل راحت
a musical instrument: یک آلت موسیقی
a poisonous snake: یک مار سمی
a wooden chair: یک صندلی چوبی
a horrible smell: یک بوی وحشتناک
انواع مختلف صفت:
Different kinds of adjectives OR describing quantity
صفت به عنوان توصیف کننده مقدار، تعداد
a few cups: تعداد کمی فنجان
three rabbits: سه خرگوش
a lot of money: پول زیاد
describing opinion
صفت به عنوان توصیف کننده نظر
a strong man: یک مرد قوی
a cold drink: یک نوشیدنی خنک
happy children: بچه های شاد
describing size or weight
توصیف کننده اندازه یا وزن
a heavy backpack: یک کوله پشتی سنگین
a large balloon: یک بادکنک بزرگ
a narrow bridge: یک پل باریک
describing age or era
صفت به عنوان توصیف کننده سن، قدمت یا دوره
An old tree: یک درخت کهنسال
A modern watch: یک ساعت مچی امروزی
An ancient site: یک مکان باستانی
describing shape
صفت به عنوان توصیف کننده شکل
a flat battery: یک باتری تخت
a square clock: یک ساعت چهارگوش
a round plate: یک بشقاب گرد
describing color
صفت به عنوان توصیف کننده رنگ
green apples: سیب های سبز
brown shoes: کفش های قهوه ای
a blue sky: یک آسمان آبی
describing origin or location
توصیف کننده اصل یا مکان
Indian food: غذای هندی
a Mexican hat: یک کلاه مکزیکی
Iranian saffron: زعفران ایرانی
describing material
صفت به عنوان توصیف کننده جنس
a plastic bag: یک کیسه پلاستیکی
a leather belt: یک کمربند چرمی
a glass bowl: یک کاسه شیشه ای
describing purpose
صفت به عنوان توصیف کننده منظور
walking shoes: کفش های پیاده روی
a coloring book: یک کتاب رنگ آمیزی
a fishing boat: یک قایق ماهیگیری
a racing car : یک ماشین مسابقه
work pants: شلوار کار
a shopping center: یک مرکز خرید
The Order of Adjectives
ترتیب صفتها در زبان انگلیسی
برای اینکه بتوانید صفتها را در جمله به کار ببرید، ترتیب زیر را در نظر داشته باشید:
- Quantity (اندازه یا مقدار)
- Opinion (نظر)
- Size (اندازه)
- Age (سن)
- Shape (شکل)
- Color (رنگ)
- Origin (اصل)
- Material (جنس)
- Purpose (منظور)
- Noun (اسم)
مثال:
A lot of tiny brown wooden fishing boats
Many great antique Iranian refrence books
Old gray cotton work pants
البته وقتی جمله ها را به فارسی ترجمه می کنیم، ترتیب صفتها ممکن است تغییر کند.
از اینکه تا انتهای این نوشته با من همراه بودید از شما متشکریم و امیدواریم صفت در زبان انگلیسی را خوب یاد گفته باشید. اگر در حال یادگیری زبان انگلیسی در منزل هستید، این نوشته به شما بسیار کمک می کند تا زبان انگلیسی را بهتر و سریعتر یاد بگیرید.