مقالات آموزشی

اصطلاحات انگلیسی راجع به لباس

اصطلاحات راجع به لباس

مقدمه: اصطلاحات انگلیسی راجع به لباس

لباس‌ها نقشی اساسی در بیان شخصیت و هویت فرد دارند. به همین دلیل، آشنایی با اصطلاحات انگلیسی مربوط به لباس نه تنها به بهبود مهارت‌های ارتباطی کمک می‌کند، بلکه در خرید و انتخاب لباس نیز بسیار مفید است. این مقاله به بررسی اصطلاحات انگلیسی راجع به لباس می‌پردازد و با ارائه مثال‌های مناسب، کاربرد و اهمیت هر یک را توضیح می‌دهد.

Dress to impress

این اصطلاح به معنای پوشیدن لباس‌هایی است که تأثیر مثبتی بر روی دیگران می‌گذارند. در موقعیت‌های رسمی یا اجتماعی، این اصطلاح به ما یادآوری می‌کند که چگونه ظاهر ما می‌تواند بر دیدگاه دیگران تأثیر بگذارد.

مثال: “You should dress to impress at the networking event.”

ترجمه: “شما باید در رویداد شبکه‌سازی به خوبی لباس بپوشید.”

Fashion statement

این اصطلاح به لباس یا ترکیبی از لباس‌ها اشاره دارد که یک پیام خاص یا معنای عمیق را منتقل می‌کند. این نوع لباس‌ها معمولاً جلب توجه می‌کنند و می‌توانند نشان‌دهنده سبک فردی باشند.

مثال: “Her outfit was a bold fashion statement that turned heads.”

ترجمه: “لباس او یک بیانیه مد جسورانه بود که توجه‌ها را جلب کرد.”

 

اصطلاحات انگلیسی راجع به لباس

Wardrobe malfunction

این اصطلاح به یک مشکل ناخواسته در لباس اشاره دارد که می‌تواند در مکان‌های عمومی اتفاق بیفتد. این اصطلاح معمولاً در زمینه‌های طنز به کار می‌رود و می‌تواند لحظات خجالت‌آوری را به همراه داشته باشد.

مثال: “He had a wardrobe malfunction during his performance.”

ترجمه: “او در حین اجرا دچار یک مشکل در لباس شد.”

Tailor-made

این اصطلاح به لباس‌هایی اشاره دارد که به طور خاص برای یک فرد طراحی و دوخته شده‌اند. این نوع لباس‌ها معمولاً به خوبی بر روی بدن نشسته و کیفیت بالایی دارند.

مثال: “She prefers tailor-made dresses for formal events.”

ترجمه: “او برای رویدادهای رسمی، لباس‌های سفارشی را ترجیح می‌دهد.”

Casual wear

این اصطلاح به لباس‌های راحت و غیررسمی اشاره دارد که معمولاً در موقعیت‌های غیررسمی پوشیده می‌شوند. این نوع لباس‌ها به ما اجازه می‌دهند تا در زندگی روزمره احساس راحتی کنیم.

مثال: “On weekends, I always opt for casual wear.”

ترجمه: “در آخر هفته‌ها، همیشه لباس‌های راحت را انتخاب می‌کنم.”

Fashionista

این اصطلاح به فردی اطلاق می‌شود که به شدت به مد و لباس‌های روز توجه دارد و معمولاً در این زمینه‌ها اطلاعات زیادی دارد. این افراد به دنبال جدیدترین ترندها و سبک‌ها هستند.

مثال: “As a fashionista, she knows all the latest trends.”

ترجمه: “به عنوان یک فشن‌نیستا، او از تمام جدیدترین ترندها خبر دارد.”

Dress code

این اصطلاح به مجموعه‌ای از قواعد و الزامات در مورد نوع لباس پوشیدن در یک مکان یا رویداد خاص اشاره دارد. رعایت dress code معمولاً در محیط‌های رسمی و اداری اهمیت دارد.

مثال: “The company has a strict dress code for its employees.”

ترجمه: “شرکت یک dress code سختگیرانه برای کارمندانش دارد.”

Fast fashion

این اصطلاح به صنعتی اشاره دارد که به سرعت لباس‌های جدید تولید می‌کند و آن‌ها را به بازار عرضه می‌کند. این نوع لباس‌ها معمولاً ارزان‌تر هستند اما ممکن است کیفیت کمتری داشته باشند.

مثال: “Shopping at fast fashion stores allows people to buy trendy outfits without spending a fortune.”

ترجمه: “خرید از فروشگاه‌های فست فشن به مردم این امکان را می‌دهد که لباس‌های مد روز را بدون صرف هزینه زیاد بخرند.”

نتیجه‌گیری: اصطلاحات انگلیسی راجع به لباس

در این مقاله، 8 اصطلاح مهم انگلیسی راجع به لباس بررسی شد که می‌تواند به ما در بهبود مهارت‌های ارتباطی و افزایش آگاهی از دنیای مد کمک کند. با آشنایی و به کارگیری این اصطلاحات، می‌توانیم به راحتی در محیط‌های مختلف ارتباط برقرار کنیم و در انتخاب لباس‌های مناسب تصمیمات بهتری بگیریم. توجه به اصطلاحات لباس نه تنها به ما در خرید و انتخاب کمک می‌کند، بلکه به غنای تجربیات اجتماعی و فرهنگی ما نیز می‌افزاید.

دیدگاهتان را بنویسید