مقالات آموزشی

اصطلاحات انگلیسی راجع به زمان

اصطلاحات انگلیسی راجع به زمان: گذری در دنیای زمان با رنگ و بوی انگلیسی

زمان، عنصری بنیادی در زندگی بشر، در زبان انگلیسی نیز نقش پررنگی دارد. فراتر از بیان صرف ساعت و تاریخ، اصطلاحات انگلیسی راجع به زمان، ظرافت‌ها و مفاهیم عمیقی را در مورد این عنصر بی‌رحم و ارزشمند بیان می‌کنند.

در این مقاله، سفری کوتاه به دنیای اصطلاحات انگلیسی راجع به زمان خواهیم داشت و با برخی از پرکاربردترین و جالب‌ترین آنها آشنا می‌شویم.

واحدهای زمان:

  • In no time: در چشم به هم زدنی (معادل فارسی: “زود”)
  •  A jiffy: آنی، لحظه‌ای (معادل فارسی: “یک آن”)
  • The blink of an eye: به اندازه یک پلک زدن (معادل فارسی: “به سرعت پلک زدن”)
  • In the nick of time: در آخرین لحظه (معادل فارسی: “به موقع”)
  • After a while:  بعد از مدتی (معادل فارسی: “پس از مدتی”)
  • By and by:  دیر یا زود (معادل فارسی: “به مرور زمان”)

زمان در روز:

  • The crack of dawn:  سحرگاه، طلوع فجر (معادل فارسی: “اذان صبح”)
  • High noon: ظهر (معادل فارسی: “ظهر”)
  • The witching hour: نیمه‌شب، ساعات اولیه بامداد (معادل فارسی: “نیمه‌شب”)

روزهای هفته:

  • Blue Monday: دوشنبه غم‌انگیز (معادل فارسی: “دوشنبه‌ی افسرده”)
  • Hump day: چهارشنبه (معادل فارسی: “چهارشنبه‌ی وسط هفته”)
  • Thank goodness it’s Friday: خدا را شکر که جمعه است! (معادل فارسی: “خوشحالم که جمعه است!”)

زمان در سال:

  • A dog’s year: یک سال سگ (معادل فارسی: “مدت زمان طولانی”)
  • A leap year: سال کبیسه (معادل فارسی: “سال کبیسه”)
  • Once in a blue moon: به ندرت، خیلی کم (معادل فارسی: “به ندرت”)

گذر زمان:

  • Time flies: زمان به سرعت می‌گذرد (معادل فارسی: “زمان زود می‌گذرد”)
  • All good things must come to an end: به هر پایانی، آغازی هست (معادل فارسی: “هیچ چیز خوب تا ابد ماندگار نیست”)
  • Make the most of your time: از وقت خود نهایت استفاده را ببرید (معادل فارسی: “از وقت خود به بهترین نحو استفاده کنید”)

اصطلاحات انگلیسی راجع به زمان – عبارات اصطلاحی:

  • Time is money:وقت طلاست (معادل فارسی: “وقت طلاست”)
  • Kill time:وقت تلف کردن (معادل فارسی: “وقت تلف کردن”)
  • Behind the times:از زمان عقب بودن (معادل فارسی: “از مد افتاده”)
  • Right on time:به موقع (معادل فارسی: “به موقع”)
  • Head over heels in love:عاشق شدن (معادل فارسی: “عاشق شدن”)

اینها فقط نمونه‌هایی از اصطلاحات انگلیسی راجع به زمان بودند. با کمی جستجو و مطالعه، می‌توانید دنیای وسیعی از این اصطلاحات را کشف کنید و به درک عمیق‌تری از زبان و فرهنگ انگلیسی برسید.

منابع:

نکته: برای یادگیری اصطلاحات جدید، بهترین کار استفاده از آنها در مکالمه و نوشتن است. سعی کنید در طول روز از این اصطلاحات در صحبت‌های خود استفاده کنید و به مرور زمان آنها را به دایره لغات خود اضافه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *