مقالات آموزشی

زمان گذشته استمراری در انگلیسی + مثال دو زبانه

زمان گذشته استمراری در انگلیسی

🟠 ۱. ساختار زمان گذشته استمراری در زبان انگلیسی

📘 توضیح مفهومی:

زمان گذشته استمراری در انگلیسی برای بیان عملی به‌کار می‌رود که در گذشته، در یک بازه‌ی زمانی مشخص، به‌صورت «مداوم» یا «در حال انجام» بوده است. این زمان روی خود “فرآیند انجام شدن” تمرکز دارد، نه فقط اینکه اتفاق افتاده.

در واقع، گذشته استمراری تصویری به ما می‌دهد از یک لحظه‌ی خاص در گذشته که در آن لحظه، عملی در جریان بوده است.

🧠 ذهن زبان‌آموز باید بتونه تصور کنه:

ما می‌خواهیم وسط یک «فیلم» در گذشته رو ببینیم؛ نه فقط یه عکس از یک اتفاق تموم‌شده.

🔧 ساختار:

  • فاعل + was/were + فعل با ing

I/he/she/it + was + verb-ing
We/you/they + were + verb-ing

🔹 مثال‌ها:

I was studying at 9 p.m. last night.

من ساعت ۹ دیشب در حال مطالعه بودم.

She was watching TV when I came in.

او داشت تلویزیون تماشا می‌کرد وقتی من وارد شدم.

They were playing football in the park.

آن‌ها در پارک فوتبال بازی می‌کردند.

We were having dinner at that time.

ما در آن زمان شام می‌خوردیم.

It was raining all morning.

کل صبح باران می‌بارید.

He was driving to work at 8 a.m.

او ساعت ۸ صبح در حال رانندگی به سمت محل کارش بود.

You were reading a book, right?

تو داشتی کتاب می‌خوندی، درسته؟

The baby was crying when I got home.

نوزاد گریه می‌کرد وقتی من رسیدم.

They were studying for the exam all night.

آن‌ها تمام شب برای امتحان درس می‌خواندند.

My mom was cooking dinner when I called.

مامانم شام می‌پخت وقتی من تماس گرفتم.

🟠 ۲. دو عمل هم‌زمان با زمان گذشته استمراری در زبان انگلیسی

📘 توضیح مفهومی:

وقتی دو یا چند فعالیت در گذشته به‌صورت موازی و هم‌زمان در حال انجام بودن، از گذشته استمراری برای هر دو استفاده می‌کنیم.
اینجا نکته مهم اینه که هیچ‌کدوم از اون کارها، “اصلی” یا “قطع‌کننده” نیست؛ بلکه هر دو با هم در یک بازه‌ی زمانی در جریان بودن.

🧠 ذهن زبان‌آموز باید بتونه تصور کنه:

این فعالیت‌ها در دو «لاین زمانی موازی» دارن اتفاق می‌افتن، نه یکی بعد از دیگری.

🔹 مثال‌ها:

I was studying while my mom was cooking.

من در حال مطالعه بودم و مامانم در حال آشپزی بود.

They were watching TV while I was doing homework.

آن‌ها تلویزیون تماشا می‌کردند در حالی که من مشق می‌نوشتم.

He was reading while she was painting.

او در حال مطالعه بود و او در حال نقاشی.

We were talking while they were playing music.

ما صحبت می‌کردیم در حالی که آن‌ها موسیقی می‌نواختند.

The children were running while the parents were chatting.

بچه‌ها می‌دویدند و والدین صحبت می‌کردند.

I was writing emails while listening to music.

من در حال نوشتن ایمیل بودم در حالی که موسیقی گوش می‌دادم.

You were cooking while your brother was setting the table.

تو آشپزی می‌کردی در حالی که برادرت میز رو می‌چید.

My friends were dancing while I was taking pictures.

دوستانم می‌رقصیدند در حالی که من عکس می‌گرفتم.

The students were studying while the teacher was correcting papers.

دانش‌آموزان درس می‌خواندند در حالی که معلم برگه‌ها را تصحیح می‌کرد.

She was cleaning while the baby was sleeping.

او نظافت می‌کرد در حالی که نوزاد خواب بود.

🟠 ۳. قطع شدن عمل در حال انجام با گذشته ساده

📘 توضیح مفهومی:

یکی از رایج‌ترین کاربردهای گذشته استمراری، نشون دادن یه کاریه که در حال انجام بوده و یه اتفاق دیگه اون رو «قطع» کرده. در این حالت، کار در حال انجام با گذشته استمراری، و کار قطع‌کننده با گذشته ساده بیان می‌شه.

🧠 ذهن زبان‌آموز باید بتونه تصور کنه:

انگار یه خط ممتد از عمل A در جریانه، و عمل B مثل یه تیر، اون رو قطع می‌کنه.

🔹 مثال‌ها:

I was sleeping when the phone rang.

من خواب بودم وقتی تلفن زنگ خورد.

She was cooking when the guests arrived.

او در حال آشپزی بود که مهمان‌ها رسیدند.

They were playing football when it started to rain.

آن‌ها فوتبال بازی می‌کردند که بارون شروع شد.

He was driving when the accident happened.

او در حال رانندگی بود که تصادف اتفاق افتاد.

We were watching TV when the lights went out.

ما تلویزیون نگاه می‌کردیم که برق رفت.

The children were playing when their mom called them.

بچه‌ها بازی می‌کردند که مامانشون صداشون کرد.

I was reading when the doorbell rang.

من در حال مطالعه بودم که زنگ در به صدا دراومد.

You were talking when I entered the room.

تو داشتی صحبت می‌کردی وقتی من وارد اتاق شدم.

My dad was shaving when the power went off.

بابام در حال اصلاح بود که برق قطع شد.

She was running when she twisted her ankle.

او داشت می‌دوید که مچ پاش پیچ خورد.

🟠 ۴. توصیف پس‌زمینه با زمان گذشته استمراری در انگلیسی

📘 توضیح مفهومی:

گاهی زمان گذشته استمراری برای توصیف صحنه یا فضای کلی استفاده می‌شه؛ مثل تنظیم صحنه‌ی یک داستان یا خاطره. این کاربرد اغلب برای ساختن فضای «زمینه» و معرفی شرایط قبل از وقوع اتفاقات اصلی استفاده می‌شه.

🧠 ذهن زبان‌آموز باید بتونه تصور کنه:

مثل توصیف یک «کادر» در داستان که داخلش اتفاق‌ها بعداً رخ می‌دن.

🔹 مثال‌ها:

The sun was shining and birds were singing.

خورشید می‌تابید و پرنده‌ها آواز می‌خوندند.

People were walking, cars were honking, and music was playing.

مردم راه می‌رفتند، ماشین‌ها بوق می‌زدند، و موسیقی پخش می‌شد.

It was snowing and the wind was blowing hard.

برف می‌بارید و باد شدید می‌وزید.

The children were laughing while playing in the yard.

بچه‌ها در حیاط بازی می‌کردند و می‌خندیدند.

Everyone was chatting and enjoying the party.

همه در حال صحبت و لذت بردن از مهمونی بودن.

The guests were arriving slowly as music was playing softly.

مهمان‌ها کم‌کم می‌رسیدند در حالی که موسیقی ملایمی پخش می‌شد.

She was sitting on the balcony, drinking tea.

او روی بالکن نشسته بود و چای می‌نوشید.

The waves were crashing against the rocks.

امواج به صخره‌ها برخورد می‌کردند.

The sky was turning orange as the sun was setting.

آسمان نارنجی می‌شد وقتی خورشید غروب می‌کرد.

Everyone was preparing for the show.

همه داشتن برای نمایش آماده می‌شدن.

🟠 ۵. زمان گذشته استمراری در انگلیسی و افعال حالتی (Stative Verbs)

📘 توضیح مفهومی:

افعال حالتی (مثل: know, like, love, need) معمولاً در زمان‌های استمراری استفاده نمی‌شن چون به حالت‌ها یا احساسات اشاره دارن، نه فعالیت. اما در برخی موارد خاص، اگه بخوایم تأکید کنیم که اون احساس در یک بازه زمانی خاص در جریان بوده، ممکنه با زمان گذشته استمراری در انگلیسی بیان بشه.

🧠 ذهن زبان‌آموز باید متوجه بشه:

ما داریم از مرز قواعد کلی عبور می‌کنیم برای اهداف خاص بیانی یا تأکیدی.

🔹 مثال‌ها:

I was loving every minute of the trip.

از تک‌تک لحظات سفر لذت می‌بردم.

She was needing help but didn’t ask.

او به کمک نیاز داشت ولی درخواست نکرد.

They were feeling sad after the loss.

بعد از اون باخت، ناراحت بودند.

He was thinking about moving abroad.

او داشت به مهاجرت فکر می‌کرد.

I was believing in myself more and more.

به خودم بیشتر و بیشتر ایمان پیدا می‌کردم.

We were wanting something exciting to happen.

دلمون یه اتفاق هیجان‌انگیز می‌خواست.

You were hoping for a better result.

تو امیدوار به نتیجه‌ی بهتری بودی.

The manager was expecting more from the team.

مدیر انتظار بیشتری از تیم داشت.

I was knowing he would say that.

می‌دونستم که اون اینو می‌گه.

She was understanding things better with time.

او با گذشت زمان بهتر متوجه مسائل می‌شد.

🔚 نتیجه‌گیری: تسلط بر زمان گذشته استمراری در زبان انگلیسی

زمان گذشته استمراری یکی از آن زمان‌هایی‌ست که هم در مکالمات روزمره و هم در نوشتار نقش مهمی ایفا می‌کند. با یادگیری کاربردهای مختلف این زمان — از توصیف صحنه‌های گذشته گرفته تا بیان دو عمل هم‌زمان یا قطع شدن یک عمل در حال انجام — زبان‌آموزان می‌توانند به سطحی بالاتر از دقت و طبیعی‌بودن در بیان خود برسند.

اگرچه استفاده از افعال حالتی (Stative Verbs) در این زمان نیاز به دقت بیشتری دارد، اما با درک درست مفاهیم پشت این ساختار، می‌توان از آن‌ها به صورت هدفمند و تأثیرگذار استفاده کرد.

تمرین منظم با مثال‌های متنوع، کلید اصلی برای درونی‌سازی این زمان است. پیشنهاد می‌کنیم چند جمله از روزمره‌ات را با استفاده از گذشته استمراری بازنویسی کنی تا ذهن و زبانت به‌مرور با این ساختار انس بگیرد.

دیدگاهتان را بنویسید