اصطلاحات ابرها در زبان انگلیسی
مقدمه
در این مقاله، به بررسی انواع مختلف ابرها و اصطلاحات ابرها در زبان انگلیسی میپردازیم. ابرها نقش مهمی در زندگی روزمره ما ایفا میکنند و تاثیر بسزایی بر آب و هوا دارند. درک اصطلاحات مربوط به ابرها در زبان انگلیسی میتواند به ما کمک کند تا بهتر بتوانیم پیشبینیهای هواشناسی را درک کنیم و از آنها در مکالمات روزمره استفاده کنیم.
انواع ابرها و اصطلاحات مربوط به آنها
ابرهای سنگین و متراکم
ابرهای سنگین و متراکم به ابرهایی گفته میشود که حجم زیادی از آب یا یخ در خود دارند. در زبان انگلیسی به این نوع ابرها، “heavy cloud” و “dense cloud” گفته میشود. اصطلاحات ابرها در زبان انگلیسی به ما کمک میکند تا تفاوت بین انواع مختلف ابرها را بهتر درک کنیم.
اصطلاحات ابرها در زبان انگلیسی مربوط به ابرهای بالا، میانی و پایین
ابرها بر اساس ارتفاعی که در آن قرار دارند به سه دسته تقسیم میشوند: ابرهای بالا، ابرهای میانی و ابرهای پایین. در زبان انگلیسی به این ابرها “high cloud”، “middle cloud” و “low cloud” گفته میشود. اصطلاحات ابرها در زبان انگلیسی به ما کمک میکند تا به راحتی بتوانیم این تفاوتها را تشخیص دهیم.
ابرهای پراکنده و بارانزا
ابرهای پراکنده یا پارهپاره به ابرهایی گفته میشود که به صورت منقطع و نامنظم در آسمان پخش شدهاند. در زبان انگلیسی به این نوع ابرها “scattered cloud” یا “broken cloud” گفته میشود. ابرهای بارانزا نیز به ابرهایی گفته میشود که احتمال بارش باران از آنها وجود دارد و به آنها “rain cloud” گفته میشود.
اصطلاحات ابرها در زبان انگلیسی مربوط به تشکیل و حرکت ابرها
تشکیل ابرها میتواند با استفاده از افعال “form”، “gather” یا “mass” در زبان انگلیسی بیان شود. به عنوان مثال، “Dark clouds are gathering in the west.” به معنای “ابرهای تیرهای در سمت غرب در حال تشکیلاند.” است. ابرها میتوانند به صورت “fast-moving cloud” یا “slow-moving cloud” حرکت کنند.
مربوط به پوشش ابرها
پوشش ابرها به لایهای از ابرها گفته میشود که آسمان را میپوشاند. در زبان انگلیسی به این پوشش “cloud cover” یا “cloud layer” گفته میشود. به عنوان مثال، “The cloud cover is quite dense today.” به معنای “امروز پوشش ابر کاملاً متراکم است.” است.
نتیجهگیری: اصطلاحات ابرها در زبان انگلیسی
درک اصطلاحات ابرها در زبان انگلیسی به ما کمک میکند تا بهتر بتوانیم وضعیت آب و هوا را پیشبینی کنیم و از این اصطلاحات در مکالمات روزمره استفاده کنیم. از ابرهای سنگین و متراکم گرفته تا ابرهای پراکنده و بارانزا، هر کدام از این اصطلاحات به ما کمک میکنند تا بهتر بتوانیم تغییرات آب و هوایی را توصیف کنیم. اصطلاحات ابرها در زبان انگلیسی ابزاری مهم برای درک بهتر وضعیت آب و هوا هستند.
مثالهایی از اصطلاحات ابرها در زبان انگلیسی
- Heavy cloud: ابرهای سنگین بر فراز کوهها دیده میشدند.
- “Heavy clouds were visible over the mountains.”
- Dense cloud: ابرهای متراکم آسمان را تیره کرده بودند.
- “Dense clouds had darkened the sky.”
- High cloud: ابرهای بالا در ارتفاعات بالا قرار داشتند.
- “High clouds were situated at high altitudes.”
- Middle cloud: ابرهای میانی به آرامی حرکت میکردند.
- “Middle clouds were moving slowly.”
- Low cloud: ابرهای پایین دید را کاهش داده بودند.
- “Low clouds had reduced visibility.”
ادامه مثالها
-
- Scattered cloud: ابرهای پراکنده در آسمان پخش شده بودند.
- “Scattered clouds were spread across the sky.”
- Broken cloud: ابرهای پارهپاره به تدریج در حال تشکیل بودند.
- “Broken clouds were gradually forming.”
- Rain cloud: ابرهای بارانی در افق پدیدار شده بودند.
- “Rain clouds had appeared on the horizon.”
- Fast-moving cloud: ابرهای تندرو به سرعت از آسمان عبور میکردند.
- “Fast-moving clouds were quickly passing through the sky.”
- Slow-moving cloud: ابرهای کندرو به آرامی حرکت میکردند.
- “Slow-moving clouds were drifting slowly.”
- Cloud formation: تشکیل ابرها در غرب شروع شده بود.
- “Cloud formation had begun in the west.”
- Cloud cover: پوشش ابر امروز بسیار متراکم بود.
- “The cloud cover was very dense today.”
- Above the clouds: ما بر فراز ابرها پرواز میکردیم.
- “We were flying above the clouds.”
- Below the clouds: زیر ابرها، هوا بسیار سرد بود.
- “Below the clouds, the air was very cold.”
- Through the clouds: از میان ابرها میتوانستم خورشید را ببینم.
- “I could see the Sun through the clouds.”
- To cover sth: ابرها خورشید را پوشانده بودند.
- “Clouds had covered the Sun.”
- To envelope sth: ابرها کل شهر را در بر گرفته بودند.
- “Clouds had enveloped the entire city.”
- To obscure sth: ابرها منظره را تار کرده بودند.
- “Clouds had obscured the view.”
- To break/clear/dispers/lift/part: ابرها کمی باز شدند و آفتاب ظاهر شد.
- “The clouds broke a little and the Sun came out.”
- To hang/float over sth: ابرهای سنگینی بر فراز بوتهزار بودند.
- “Thick clouds were hanging over the moor.”